میوه عشق مامان و بابا شیدا جان،میوه عشق مامان و بابا شیدا جان،، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره

شیدا چراغ خونه مامان و بابا

رفتیم تئاتر

عزیز دردونه ، یکی یدونه ، شیدا خوشگله   سلام دختر نازم که همه زندگی ما هستی و همه فکر ما خوشحال کردنته . خیلی وقت بود که باباجون دلش میخواست شما رو یه تئاتر مخصوص کودک ببره و کلی در موردش تحقیق کرده بود و نمایش های زیادی پیدا کرده بود که یا عروسکی بودن یا اگر عروسک نداشت برای کودکان بود ولی اصلا فرصت نمیکردیم که بریم ولی بالاخره هفته پیش موفق شدیم و برای اولین بار شما رو بردیم تئاتر کودک . توی همه تئاتر هایی که باباجون پیدا کرده بود تصمیم گرفتیم بریم تئاتر طبل بزرگ که توی تالار هنر برگزار میشد. مثل همیشه عسل خانم هم باهامون اومده بود ...
28 شهريور 1392

بزرگ شدی گل من

دردونه من سلام دخترکم روز به روز بزرگتر میشی و من تلاش میکنم این روزها رو به یاد داشته باشم و ازشون لذت ببرم ولی وقتی به گذشته برمیگردم باورم نمیشه که روزهای کودکی تو به این زودی داره میگذره و من اصلا متوجه نمیشم . حالا دیگه میتونی راه بری ، خودت غذا بخوری ، خودت لباس و کفشات رو بپوشی و در بیاری ، برای عروسکات مامان بشی و قربون صدقشون بری و ادای آدم بزرگا رو در بیاری اما من هنوز فکر میکنم که همون کوچولویی هستی که 2 سال و اندی پیش وارد زندگیم شدی و  همه دارو ندارم شدی.  امروز داشتم عکسای کوچولوییات رو نگاه میکردم و اشک توی چشمام جمع شد وقتی دیدم دختر نازم که الان همه چیز رو متوجه میشه و از پس بیشتر کارای خ...
20 شهريور 1392

عکس آتلیه

دختر خوشگلم سلام بالاخره عکسهای آتلیه رو گرفتیم .18 خرداد رفتیم آتلیه سها و عکس انداختی اما نتونستیم بریم بگیریم . حالا با تاخیر حدود 2 ماه عکسا حاضر شده نمیدونی با چه سختی ای از 477 تا عکس این چند تا رو انتخاب کردم بیا ادامه مطلب عکسات رو ببین.   چه ساده لوح اند آنان که می پندارند ، عکس تو را به دیوار های خانه ام آویخته ام ... و نمیدانند که من دیوار های خانه ام را ، به عکس تو آویخته ام ! ...           ...
4 شهريور 1392

تولد یک سالگی شیدا خانم

برای جشن تولدم که به جای 11 بهمن 14 بهمن برگزار شد مامان و بابا و همه خانواده خیلی زحمت کشیدن و این جشن خیلی خیلی خوب برگزار شد. همه دوستام اومده بودن عکساشو ببینید. این منم این کیک تولدمه اینا هم هنر نمایی مامانی برای تزئینات البته تزئینات زیادی هم با بادکنک داشتیم که متاسفانه عکسشونو نداریم. اینم میز شاممون که اگه دقت کنید برای تزئین بازم مامانی هنر نمایی کرده ...
12 بهمن 1391
1